فلانی! بابا تو دیدم؛ با مامانت

فلانی! بابا تو دیدم.
با مامانت
بابات می خندید.
ولی مگه تو نگفته بودی که مامان و بابات خیلی وقته با هم نمی خندن؟
ناراحت شدی؟  فکر میکنی دروغ میگم؟
فلانی! وقتی باباتو دیدم ـ با مامانت ـ زنگ زدم خونه تون:مامانت برداشت..
...............................................
حالا دیگه شب شده: جای-جای شهر پر ماشینها یی یه که دم به دم می ایستن تا یه همراه سوار بشه...
هه! بابات کجاست  فلانی؟
کات!

با سلام به دوستداران علم و ادب و هنر و ...

اینجا برای شما فرمولهایی اماده است تا مغز نازنین و بیچاره خود را پر انها کنید...تا نامی دهن پر کن در ابتدای نام خانوادگی تان جای بگیرد و شما هم بتوانید ـ چون دیگران ـ فخر فروشی کنید و خود را دکتر     مهندس        هنرمند    و یا... بنامید.
کات!

بمیر ای دل که مرگت زندگانی ست!

...اسمان ابی.شهر باز هم رو به سکوت می رود.این بار نوای همایون شجریان در اتاق می پیچد :
تو صاحبدلی
ناله سر کن
خبر از درد بی دردی نداری...

ای کاش دوستان بسیار بسیار اندکم اکنون به برم بودند؛ حرف می زدیم.
هه! ...دوستان؟...کدام دوستان؟...
...................................................................................................................
به یکباره در خود فرو می روم...در تنهایی عمیق غربت را تجربه می کنم...چه کسی       چه کسی می اید و بر این در می کوبد؟  من در انتظاری بی پایان جز شب و سکوت همدمی نیافته ام.شب بهترین هنگامه است؛ اما نه برای ما:
کوهها با همند و تنهایند
همچو ما با همان تنهایان
.....................................................................................................................
می گویم:برو!
می گویی:حال تو خوش نیست...نمی توانم بروم.
سکوت می کنم:
حال همه ما خوب است
اما تو باور مکن!
.......................................................................................................................
دلم می خواست برای مدتی کوتاه هم که شده به گونه ای دیگر زندگی کنم...
خسته ام
از شهر شلوغ:تهران؛ که روزگاری عاشقش بودم. بر مردمان که نظر می کنم فاصله می بینم و بس...هه!
کدام خویشاوند؟...کدام هموطن؟...
.......................................................................................................................
مسجد من کجاست؟
با دستهای عاشقت
ان جا
مرا
مزاری بنا کن!

کات!