« شب هزار و یکم» کاری از بهرام بیضایی

...استاد بازمیگردد! پس از سالها...
« شب هزار و یکم » عجیب است؛عجیب...
ضحاک و دختران پادشاه ایران...انچه اعراب عراق با مرد عجم ـ مترجم کتاب هزار و یک شب  ـمیکنند...و زنی که ـ در نهان ـ این کتاب را میخواند...

استاد بازمیگردد...و از « شهرزاد » می گوید.
از خفت ضحاک...از در خون غلتیدن دو زن ایرانی  برای مصون ماندن از هوس و شهوت اعراب... و...

کات!
پ.ن:۱) بازیها همه معقول و قابل دفاع است...اینجا « اکبر زنجانپور » را می ستایم و بس!...
۲)بوسه ای بر قلم استاد...

اعتراض

در روزگاری که بشر ـ با داشتن شاخصهء بارز عقلانیت ـ به جان همنوع می افتد چه اصراری بر ساختن فیلمهایی ست که مایهء تشدید این خشونت میشوند؟...
فکر میکنید این فیلمها تنها به این خاطر ساخته میشوند که انسان رویاهای خویش را بر پرده ببیند؟...
...و جالب اینجاست که این فیلمها با استقبال خوبی مواجه میشوند.
چرا؟...
یعنی ادمکشی و جنایت برای بقا  اینقدر در میان ادمی خود را جا کرده که حال
عادی می نماید؟...
نه!...باید مقابله کرد!...فیلمهایی چون « ماتریکس ۲ » و « ترمیناتور ۳ » با هر نیتی ساخته شده باشند پیامدی جز تهییج انسانها (خصوصا کودکان) و تخریب ذهن ندارند...
ما به مسائلی بس مهمتر نیازمندیم(حتی برای تفریح).
ای کاش سرمایهء این فیلمها  بازنمی گشت!!

کات!