دردنامهء بی پایان

« تو » تنها کسی هستی که من را بعنوان همراه پذیرفته ای. پس چه هنگام میتوانم ترا بفهمانم که دارای دغدغه هایی غریب می باشم؟...چرا هی - بی من - عزم دیدار این و ان میکنی؟...میدانم که از جنس من و تنهایی ام نیستی. اما...

کات!